پاییز 1386 - میرزا کوچک خان جنگلی

شهید یونس جنگلی(میرزا کوچک خان)

شهید یونس جنگلی(میرزا کوچک خان)


 

تاریخ تولد :-

نام پدر :میرزا بزرگ

تاریخ شهادت : 1299

محل تولد : /استادسرای رشت

طول مدت حیات :-

محل شهادت :خلخال

  مزار شهید :در سلیمانداراب رشت




شهادت میرزا کوچک خان جنگلی

میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، در سال 1259 شمسی در رشت به دنیا آمد. سال‌های نخست عمر را به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد و در سال 1286، در گیلان به صفوف آزادی‌خواهان پیوست و برای سرکوب محمدعلی شاه روزانه تهران شد.
همزمان با اوج‌گیری نهضت مشروطه، شماری از آزادی‌خواهان رشت، کانونی به نام مجلس اتحاد تشکیل دادند که میرزا کوچک خان هم که در آن دوران یک طلبه بود، به آنها پیوست.
درسال 1294 به جای مجلس اتحاد، هیأت‌ اتحاد اسلام، از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید که بیشتر اعضای آن روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو مؤثر آن بود. به زودی میرزا، رهبری این گروه را بر عهده گرفت و پس از اشغال ایران توسط ارتش روسیه تزاری، به مبارزه با این ارتش پرداختند و روستای کسما در ناحیه فومن را مرکز کار خود قرار دادند. این هیأت بتدریج گسترش یافته و بخش وسیعی از شمال کشور زیر نفوذ آن درآمد و به نهضت جنگل و حزب جنگل مشهور شد. نهضت جنگل فعالیت‌های نظامی مختلفی را بر ضد نیروهای روسی و انگلیسی در شمال ایران انجام داد. اما بتدریج دچار اختلافات داخلی گردید و برخی از سران آن تسلیم و یا اعدام شدند.
ادامه مطلب...




دو سند از روزهای پایانی نهضت جنگل

چکیده: درپژوهش هایی که نگارنده در دست انجام دارد به تعدادی نگاتیو از اسناد تاریخی دست یافت که برای حفظ ونگهداری آنها تحویل سازمان اسناد ملی ایران شعبه شمال غرب کشور ـ تبریز ـ گردید. در آن سازمان نگاتیوها چاپ گردید، در میان این اسناد دو سند با امضای رضاخان به روزهای پایانی نهضت جنگل و شهادت میرزا کوچک خان مربوط می شود به جهت اهمیتی که این دو سند داشت جهت ملاحظه پژوهشگران بازنویسی و انتشار می یابد امید است مورد استفاده اهل تحقیق قرار گیرد .


[سند شماره یک ]
[نامه رضاخان به محمد قلی خان میر پنج]

آقای محمد قلی خان میر پنج
برای دیدن شما و صاحب منصبان رشید شما که الحق خدمت خودشان را تا به امروز خوب انجام دادند تا (جمعه بازار) آمدم ولی چون مسافرتی در پیش است و خودم هم حال نداشتم بر می گردم ولی تشکیلات و حکمی که چاپ خواهد شد به شما لفاً فرستم امیدوارم شما و صاحب منصبان و افرادی که در تحت فرمان شما هستند بیش از پیش خدمات خودشان موافق میل من انجام دهند و انتظار دارم حرکات اردو طوری بشود که متمردین جان به در نبرند در مقابل صولت دلیرانه اردو کاملاً مضمحمل و پامال شوند به تمام افراد اردو سلام مرا برسانیدتاکیداً به شما می نویسم شاه مرادخان باید بیشتر مورد توجه شما بشوند مخصوصاً سلام مرا برسانید .

هیچ قسمت او را فراموش نخواهم کرد در حق اشخاص که شما در خواست بدهید . فوری قبول خواهد شد به زخمی ها تماماً انعام داده شد هر نوعی که لازم است باید به افراد قسمت بشود.[امضا]







[سندشماره 2]

[دستور رضاخان به محمد قلی خان میر پنج جهت سرکوبی قوای جنگلی به هر نحو ممکن ]

[شیر و خورشید ایستاده با شمشیر] تاریخ 10 برج عقرب تخاقومی
دیویزیون قزاق
اعلیحضرت قوشوکت اقدس همایونی شاهنشاهی ضمیمه :ندارد

اداره : ارکان حرب

قسمت :کابینه خیلی فوری

نمره:137

جناب محمد قلی خان میرپنج رئیس کل قوای قزاق

نظر به اینکه ممکن است دشمن تمام قوای خود را بطرف ماسوله متمرکز داده وقوای سرهنگ شیخیلنسکی را در فشار قرار داده باشند لهذا لازم است شما حتماً به آن طرف قوائی فرستاده و یک قسمت از دشمن را متوجه به خود نمائید که نتوانند به قوای ماسوله فشار وارد بیاورند و حتماً با قوای سرهنگ شیخیلنسکی ارتباط پیدا کرده از وضعیت آنهامستحضر شوید .

و نیز از قرار راپرتهای واصله دستجات مسلح دشمن در جنگهای پراکنده و متفرق هستند لازم است شما اردوهای صد نفری به اطراف فرستاده تمام آن نواحی را از وجود دشمن پاک کنید و سعی نمائید محل و مأوای میرزا کوچک را معلوم نمائید که خود مشارالیه یا کشته یا زنده دستگیر گردد.

در هر حال این نکته را در نظر داشته باشید که ما باید تمام نفرات مسلح دشمن را یا دستگیریا معدوم نمائیم که غائله گیلان خاتمه یافته و قلع ماده فساد از این صفحه بشود . [امضاء]


منبع: سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران





مقدمه

میرزا کوچک خان جنگلی

میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ اهل رشت، در سال 1259 شمسی دیده به جهان گشود. سالهای نخست عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه جامع آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد. در سال 1286 شمسی در گیلان به صفوف آزادیخواهان پیوست و برای سرکوبی محمد علی شاه روانه تهران شد. همزمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران شماری از آزادیخواهان رشت کانونی به نام مجلس اتحاد تشکیل دادند و افرادی را به عنوان فدائی گرد آوردند.

میرزا کوچک خان که در آن دوران یک طلبه بود و افکار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1294 شمسی به جای مجلس اتحاد (هیئت اتحاد اسلام) از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خوان عضو موثر آن بود. این هیئت هدف خود را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و بزودی میرزا کوچک خوان رهبری آن را به عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی ارتش روسیه تزاری هیئت اتحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزاری پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را از ناحیه فومن مرکز کار خود قرار داد و در آنجا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیئت اتحاد اسلام پس از چندی به کمیته اتحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی بخش وسیعی از گیلان و مازندران و طارم و آستارا و طالش و تنکابن زیر نفوذ کمیته اتحاد اسلام در آمد. این کمیته «نهضت جنگل» یا «حزب جنگل» نامیده شده استhttp://www.parsiblog.com/Images/Emotions/168.gif

برای از بین بردن نهضت جنگل وثوق الدوله اقدامات زیادی بکار برد و نامه تأمین برای میرزا کوچک خان نوشت ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیریهای فراوان عده ای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت تسلیم نیروهای دولتی در رشت شدند. در این درگیری شماری از افراد کشته شدند و دکتر حشمت دستگیر و در دادگاه نظامی در 4 اردیبهشت 1298 محکوم به اعدام شد. چون مذاکرات صلح با جنگلیها به نتیجه نرسید نیروهای دولتی به تعقیب جنگلیها پرداختند.

برخی از نیروها متفرق، برخی تسلیم و برخی کشته شدند. با چنین وضع سخت و دردناکی میرزا در سرمای شدید زمستان از همسرش خداحافظی میکند و در اعماق جنگل عقب مینشیند تا بتواند نیروهای پراکنده را در فرصت مناسب جمع آوری و ساماندهی کند، اما در اثر سرما از بین میرود. رهبر نهضت جنگل یک روحانی و مرد دین بود، او انقلاب جنگل و همه مظاهر آن را از دریچه اندیشه های سیاسی که از اسلام آموخته بود مینگریست. او یک باره دست به قیام مسلحانه نزد، همه راهها را آزمود و مردانه پا به صحنه کارزار نهاد. او شاهد به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه و تحصن علما در سفارت عثمانی بود. او به امید نجات مشروطه به مجاهدین پیوست و در فتح قزوین شرکت کرد و همچنین در فتح تهران نیز شرکت نمود و با قوای استبداد جنگید. به شهادت، وی از مجاهدان مشروطیت و از وفاداران به اسلام بود و سخت به اتحاد جهان اسلام عشق میورزید. تاخت و تازهای خارجی در صحنه سیاست و اقتصاد کشور و سیاست بازی عناصر منافق و خود فروخته وضع آشفته تر گیلان و بی کفایتی دولتمردان انگیزه هایی بود که این روحانی جوان، حساس و دلسوخته را به میدان سیاست و سپس به صحنه کارزار کشاند.

نخست در برابر استبداد محمد علی شاه ایستاد و سپس با شخصیتهای با نفوذ تماس گرفت و در آخرین مرحله از تلاش خود سلاح به دست گرفت و در برابر نیروهای بیگانه به مقاومتی جانانه پرداخت. او بارها در برابر مردم گیلان هدف از نهضت خود را احیای قوانین اسلام اعلام کرد و یاد آور شد که میرزا کوچک هرگز اسلحه را از خود دور نمیکند مگر وقتی که مطمئن باشد افراد ایرانی از تجاوز متجاوزان بیگانه و ستمکاران داخلی مصون و از امنیت و رفاه برخوردار هستند.

 

 

 





لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جملاتی از میرزا کوچک خان
[عناوین آرشیوشده]